اضطراب جدایی در کودکان (۱)اضطراب جدایی قسمت اول

مترجم: نیما شاهین فر (روانشناس)

"قلبم به شدت میزند، من اضطراب دارم، می نمی خواهم به مدرسه برم" اینها جملات آشنایی برای شما است. همه این جملات این معنا را دارند" من آماده ی روبرو شدن با دنیای بیرون بدون شما نیستم.

 

این جملات و حالات این روزها بیشتر شده است. واقعا چه اتفاقی افتاده است کودک من آماده و عاشق یادگیری بود ولی یک روز قبل از مدرسه به شدت مضطرب شده است، گریه می کند، حالت تهوع دارد و نمی خواهد به مدرسه برود.  

 

ائلین کاری که پدر و مادر در این موارد انجام می دند مراجعه به پزشک عمومی است زیراکه گمان می کنند کودکشان مریض است. اما در کمال تعجب در می یابند که هیچ مشکل پزشکی وجود ندارد. این حالات همگی تلاشی است برای نرفتن به مدرسه و جدا شدن از شما.

 

در چنین مواقعی یکی از روش های نشستن و توجه کردن به حرفهای کودک است. شما می توانید بگویید " دخترم من چکاری می تواند بکنم که تو در مدرسه خوشحال باشی؟" جوابی که شما معمولا پس از چند پرسش و پاسخ خواهید شنید این است " من نمی خواهم از شما دور باشم" این حالت در روانشناسی به اضطراب جدایی معروف است.

 

سعی کنید بر حل این مشکل مرحله به مرحله پیش روید. مرحله اول می تواند این گونه باشد " از کودک بخواهید که نقاشی یا کاردستی درست کند و به شما دهد. سپس به کودک بگویید که این نقاشی را با خود به محل کار خواهید برد و هر بار که آنرا ببنید به یاد کودک خواهید افتاد" متقابلا شما نیز وسیله ای خاص مانند خودکاری مخصوص به کودک بدهید و بگویید که هر بار آنرا ببنید به یاد شما خواهد افتاد. با این کار در مواقع اضطرابی کودک با مراجعه به وسیله شما کمی آرام خواهد شد.

 

مرحله دوم، زمانیکه مادرش کودک را به مدرسه رساند، فرزندتان به شما یک زنگ و پیامی بدهد که رسیده است و شما با او صحبت کنید.

 

مرحله سوم، به دلیل نرفتن به مدرسه او را تنبیه نکنید به دلیل رفتن و انجام کارهای درست در مدرسه او را تشویق کنید. سعی کنید از خرید اسباب بازی که تشویقی تکراری است اجتناب کنید و روش جدیدی را آزمایش کنید. مثلا دور هم بیرون شام خوردن. 

 

سبد خرید

سبد خرید محصولات

Item removed. Undo