پرنده از دست خرس ناراحت است، چون قرار بوده است امروز روز ماجراجویی پرنده و خرس باشد نه روز ماجراجویی قورباغه و خرس. او آنها را تا نزدیک دریاچه بزرگ آبی دنبال میکند و از دیدن دوستی آنها عصبانی میشود و میرود روی بلندترین قله مینشیند تا دیگر صدای خندیدن و آواز خواندن خرس و قورباغه را نشنود. در آنجا عقابی را میبیند که به دنبال شکار قورباغه است. او به قورباغه کمک میکند و بالاخره به آرزویش برای داشتن یک روز پر از ماجراجویی میرسد. بعد هر سه با هم دوست میشوند و اوقات خوبی را با هم میگذرانند.
کتاب «خرس و پرنده و قورباغه» به موضوع دوستی و به اشتراک گذاشتن دوستان میپردازد. کتاب دیگری نیز با عنوان «خرس و پرنده» از همین نویسنده و تصویرگر، گوئن میلوارد، چاپ شده است.
خرس و پرنده بهترین دوستان هم هستند. آنها نقشه کشیدهاند امروز به دنبال ماجراجویی بروند، اما وقتی سر و کلهی قورباغه پیدا میشود، خرس پرنده به کلی را فراموش میکند. وقتی خرس و قورباغه راه میافتند تا برای پیکنیک کنار دریاچه بزرگ آبی بروند و غذای خوشمزهای بخورند، پرنده آنقدر عصبانی است که با آنها نمیرود. اما چیزی نمیگذرد که جان قورباغه به خطر میافتد…
وزن 124 g
ابعاد 0.2 x 20.8 x 28 cm
ناشر
آفرینگان
نویسنده
گوئن میلوارد
مترجم
فریده خرمی
شابک
978-600-6753-79-9
سال نشر
۱۳۹۴