نشست «داستان های ترسناک و تأثیر روانی آن بر مخاطب کودک و نوجوان» جمعه ۲۲ اردیبهشت با حضور ریحانه جعفری، مترجم و نویسنده کودک و نوجوان وفرزاد فربد، مترجم و مدیر انتشارات پریان، در سرای اهل قلم علمی و فرهنگی سیامین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران برگزار شد.
فرزاد فربد، مترجم کتاب «مترسک و خدمتکارش»، در این نشست عنوان کرد: از قدیمیترین مدلهای داستاننویسی، داستانهای پریان است. بسیاری از افسانههای ایرانی و حتی غربی، خشونت و ترسهای زیادی را در برمیگیرند. داستانهایی چون صمد بهرنگی در ایران و هانس کریستین اندرسن در غرب که حتی آغاز و پایانهای تلخی دارند.
مدیر انتشارات پریان افزود: علت این که این داستانها کودکانه تلقی میشود این است که بزرگسالان همواره قصد دارند کودکان را سرکوب و کنترل کنند. کتاب بامحتوا در ژانر ترسناک باید با یک شخصیت پویا و خلاق در داستان، به کودک یاد دهد با یک مکانیسم دفاعی مناسب در موقعیتهای منحصر به فرد از خود محافظت کند.
وی ادامه داد: بر عکس کتابهایی که باسواد نه چندان کافی و صرفا با معیار پرفروش بودن در بازارهای آمریکا و اروپا انتخاب شدهاند صلاحیت کافی برای ارائه پیام مناسب به مخاطب را ندارند. این گونه کتابها تنها با ایجاد هیجان کاذب مخاطب هدف را مقابل ترس که عاملی برای دفاع در موقعیتهای ناهنجار است بی اعتنا و بیتفاوت میکند.
فربد گفت: ما در دنیایی زندگی میکنیم که به مراتب ترسناکتر و پیچیدهتر از داستان های ترسناک و در ژانر وحشت است. پس هیجان کاذبی که داستان های ترسناک با نیت تجاری در مخاطب کودک و نوجوان ایجاد میکند نه تنها کودک را در برابر حوادث آماده نمیکند بلکه او را فاقد مهارتهای کافی در زندگی اجتماعی معاصر امروز میکند.
مدیر انتشارات پریان افزود: نکتهای که در داستان های ترسناک و آمیخته با عنصر ترس و وحشت در ادبیات معاصر لحاظ میشود، این است که کودک را با برشی از یک اتفاق برای ورود به زندگی اجتماعی آماده کند.
فربد در پایان نشست «داستان های ترسناک و تأثیر روانی آن بر مخاطب کودک و نوجوان» به داستان «کابوس باغ سیاه» نوشته آرمان آرین اشاره کرد که در آن از استانداردهای داستان های ترسناک در فضایی کاملاً ایرانی استفاده شده است. این داستان در فضایی پسا آخر زمانی و با استفاده از عنصر دیو نوشته شده است.
ریحانه جعفری با اشاره به داستانهای خاله سوسکه، کدو قلقله زن، شنگول و منگول و حبه انگور و شنل قرمزی گفت: همه ما با شخصیتهای اصلی این داستانها که به شکلی با ترس، گرگ، خورده شدن یا دریده شدن مواجه بودند آشنا شدیم.
وی ادامه داد: در این داستانها بچهها اتفاقهای ترسناک مثل افتادن در دیگ در داستان خاله سوسکه، خورده شدن توسط گرگ در داستان شنگول و منگول و حبه انگور و... مواجه میشوند. فضاهایی که اگر با عنصر تعلیق و پویایی شخصیت اصلی داستان همراه نباشد کودک را دچار ترس و هیجان کاذب و اضطراب میکند.